قهوه

ساخت وبلاگ
دیروز بعد از تمام کارامون میخواستم یه چیزی درست کنم بخورم خیلی ضعف کرده بودم، میوه ها رو از یخچال اوردم بیرون، داشتم به سیب قرمزِ توی ظرف نگاه می کردم. یاد سیب قرمزی افتادم که توی ماشین بهش دادم.. و ا قهوه...
ما را در سایت قهوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtare-aftab1 بازدید : 116 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 21:23

کسی میدونه حسن ختام بیستم مهر چی میتونه باشه؟ حسن ختام یعنی بهترین پایان.. . یه روز بهش گفتم من از پاییز می ترسم! بهم گفت نترس .. اتفاقات گذشته دیگه رخ نمیدن؛ اون روز به حرفش اعتماد کردم ..  و اما امش قهوه...
ما را در سایت قهوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtare-aftab1 بازدید : 115 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 21:23

چند شبه که بی خوابم .. نمیدونم آدم ها وقتی بی خوابند چیکارمیکنند. من انتخاب های زیادی ندارم؛ شما رو نمیدونم... .  بی خوابی با شب بیداری فرق داره ها شب بیداری رو خود آدم انتخاب می کنه مثلا بخوایین تا ص قهوه...
ما را در سایت قهوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtare-aftab1 بازدید : 119 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 21:23

رعد و برق، خاموشی مطلق، حاصل جدال شبانه آسمان با دل گرفته خود... .  ساعت 23:06 رعد و برق شروع شد و به فاصله کمی از اون بارون شروع به باریدن کرد... . وزش باد باعث میشد شر شر بارون شبیه سیلی تازیانه باش قهوه...
ما را در سایت قهوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtare-aftab1 بازدید : 139 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 21:23

ساعت 18:59 رو نشون میده، از ساعت 16:46 یا شایدم از صبح که میخواستم به جای شب بخوابم یا شایدم از دیشب برای ساعت 19:00 لحظه شماری می کردم... . اما ... . مگه مهمه؟؟!!!کارها و آدم های مهمی داره که من هیچو قهوه...
ما را در سایت قهوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtare-aftab1 بازدید : 116 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 21:23

وقتی هم دوست داشتنیه و هم اذیتت میکنه باهاش چیکار می کنی؟؟؟ خخخخخ.  دلم میخواد در ازای همه این اذیت کردناش، یواشکی برم شهرشون و رو سرش خراب بشم هاهاهاها اینجوری درس عبرتی میشه براش که اذیتم نکنه... ول قهوه...
ما را در سایت قهوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtare-aftab1 بازدید : 118 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 21:23

گوشیمُ روی سایلنت گذاشتم، از خستگی و درد چشمام از بس که به مانیتور خیره میشم و کار میکنم، سرمو گذاشته بودم روی میز. با صدای تلفن (خط داخلی) دفتر یهو از جام پریدم... شماره بخش بود... یه آهی کشیدم و جوا قهوه...
ما را در سایت قهوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtare-aftab1 بازدید : 108 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 21:23

دلم همین الانِ الان، علاوه بر اینکه فالوده کرمونی میخواد،  یه لیوان بزرگِ آب انار هم میخواد توی همون بستنی فروشی که برای اولین بار فالوده کرمانی باهم خوردیم... . به همین سادگی.. به همین خوشمزگی ... . قهوه...
ما را در سایت قهوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtare-aftab1 بازدید : 116 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 21:23

رزیدنت سال یکمون بالای سرم بود، دلم میخواست یکمی بخوابم.. وقتی دستامو گرفت پرسید چرا این همه یخ کردی؟ شاید اشتباه می کرد.. اون دستاش خیلی گرم بود! پرسید ناهار خوردی یا همچنان ناهار بی ناهار..؟ یادم اف قهوه...
ما را در سایت قهوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtare-aftab1 بازدید : 112 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 21:23

من یه دی ماهی ام 

شاید شب بخوابی و صبح بیدار بشی ببینی ماجرای عاشق شدنم گوش جهان رو کر کرده!!!

شایدم صبح بیدار بشی ببینی یه شبه همه چی رو رها کردم و رفتم؛ اثری از من وجود نداره! 

 

من به همین اندازه غیرقابل پیش بینی ام

و به همین اندازه ناشناخته ... . 

قهوه...
ما را در سایت قهوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtare-aftab1 بازدید : 109 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 21:23